payammoshaver

سلام به همگی

payammoshaver

سلام به همگی

آخرین مطالب

۱۴ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۴ ثبت شده است

 چگونه به بچه‌ها در برنامه‌ریزی درسی کمک کنیم؟
برنامه‌ریزی درسی از موارد مهمی است که با پیشرفت تحصیلی بچه‌ها ارتباط تنگاتنگ دارد. هر چه‌قدر آن‌ها از سال‌های اولیه‌ی تحصیل فاصله می‌گیرند و به کلاس‌ها و مقاطع تحصیلی بالاتر پا می‌گذارند اهمیت‌ برنامه‌ریزی تحصیلی بیش‌تر می‌شود.

برای دانش‌آموزان در سال‌های آغازین مقطع راهنمایی برنامه‌ریزی درسی یکی از ویژگی‌های معلم محسوب می‌شود که رعایت اصول آن می‌تواند این دسته از دانش‌آموزان را در مقطع متوسطه شاخص کرده و ضمن ایجاد اعتمادبه‌نفس در آنان زمینه‌های حضور در رشته‌های مورد علاقه‌شان در دانشگاه را فراهم کند. معمولاً دانش‌آموزان معتقدند تهیه‌ی یک برنامه، بسیار ساده است اما به نظر می‌رسد آن چیزی که موجب عدم موفقیت آن‌ها می‌شود روش اجرای برنامه‌ است. اجرای یک برنامه‌ی کامل شاید غیر ممکن باشد؛ اما به طور قطع اگر موارد زیر رعایت شود دانش‌آموزان می‌توانند خودشان را به آن‌چه پیش‌بینی کرده‌اند نزدیک‌تر کنند.

1- عادت به برنامه

2- برنامه‌ریزی بر اساس واقعیات

3- افزایش تدریجی ساعات مطالعه

4- عدم توقف برنامه

5- ارزش قایل شدن برای برنامه

6- تفاوت در برنامه‌ها

7- طراحی هفتگی

8- مقایسه با دیگران هرگز

9- ارزیابی در پایان هر هفته

10- مطالعه‌ی تمام کتاب
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۰:۱۶
محرمعلی حسن پور

دانش آموزانی که بعد از امتحانات خرداد ماه به دلایل زیر شرایط هیچ یک از شاخه ها و رشته ها را کسب نکنند حد اکثر تا پایان شهریور ماه پایه ی اول می توانند بر اساس موارد زیر و رعایت سایر ضوابط با نظر مشاور نسبت به تعیین رشته مجدد اقدام نمایند:

 الف)علت ممکن است یک، دو ، سه و یا هر چهار دلیل زیر باشد :

1- موفق به کسب نمره 10 از درس یا درسهای مرتبط پایه اول متوسطه نباشد.

2- نمره درسهای اختصاصی رشته از حد نصاب(12) کمتر باشد(ویژه رشته های نظری).

3-نمره درس یا درسهای سه پایه ی راهنمایی از  حد نصاب(30) کمتر باشد.

مجموع نمرات سه پایه ی راهنمایی و اول متوسطه در درسهای مرتبط با شاخه یا رشته ی تحصیلی از حد نصاب مقرر کمتر باشد.به عبارتی معدل درسهای مرتبط با شاخه یا رشته ی تحصیلی از 12 کمتر باشد( به استثنای شاخه کاردانشکه معدل 10 نیاز دارد).

ب: طبق موارد زیر کسری نمرات بررسی و ارائه طریق می شود:

111-1- چنانچه علت عدم احراز شرایط به دلیل نداشتن نمره(10) از درس یا درسهای پایه اول متوسطه باشد دانش آموز می تواند پس از شرکت در امتحانات شهریور ماه پایه اول و اخذ نمرا 10 از درس یا دروس مرتبط و کسب سایر شرایط با صدور نمون برگ مجدد هدایت تحصیلی برای وی به شاخه یا رشته مورد دلخواه هدایت شود.

111-2-چنانچه علت عدم احراز شرایط به دلیل نداشتن نمره 12 از درس یا درسهای اختصاصی باشد(ویژه ی رشته های نظری) دانش آموز با نظر مشاور میتواند در امتحان تعیین رشته ی درس یا درسهای مربوط در شهریور ماه پایه ی اول شرکت کرده و در صورت کسب شرایط به رشته یا شاخه ی مورد نظر هدایت شود.

111-3- چنانچه علت عدم احراز شرایط به دلیل عدم کسب حد نصاب نمره 30 از درسهای مرتبط دوره ی راهنمایی باشد در صورت داشتن معدل 12 از درسهای مرتبط پایه اول متوسطه و یا کسب آن از طریق امتحان تعیین رشته و داشتن سایر شرایط می تواند با نظر مشاور به شاخه یا رشته مورد نظر هدایت شود.

111-4- چنانچه مجموع نمرات درسهای مرتبط با شاخه یا رشته در دوره راهنمایی و پایه اول متوسطه به حد نصاب مقرر نرسد در صورت داشتن معدل 12 از درسهای مرتبط با شاخه یا رشته در پایه ی اول متوسطه می تواند با نظر مشاور به شاخه یا رشته مورد نظر هدایت شود.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۰:۰۴
محرمعلی حسن پور

 ما جوانان و نوجوانان عاشق ولایت ، به دشمنان و منافقین کور دل ثابت خواهیم کرد که اگر از سرهای یاوران خمینی کوهها بسازند، نخواهیم گذاشت که فرزندانمان در کتاب های تاریخ شان بخوانند :«سید علی تنها ماند»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۳:۵۷
محرمعلی حسن پور

           آنچه که ما روزانه در مورد خودمان به خود می­گوییم

           در نهایت تجربه ما ازدنیا و زندگیمان را شکل می دهد.

زندگی­هایی که تحت کنترل هیجانات هستند در همه جای دنیا دیده می شوند. در روزنامه­ ها و مجلات به کرات به عواقب انتخابهایی که صرفا بر اساس احساسات صورت گرفته، پرداخته شده است که پیامد آن خشونتهای خانگی و اختلافات خانوادگی است وشایعتر از آن شکست عاطفی، سرمایه گذاری ناموفق و یا انتخاب شغل اشتباه به واسطه احساسات کنترل نشده است. همه ما گاهی عصبانی می شویم و از گفته ها و کارهایمان پشیمان میشویم ولی این حالت زمانی برای خود و دیگران آزارنده است که دایما زندگی شما را تحت کنترل خود در آورد، اما این راهش نیست. شاید باور نکنید، اما احساسات عطیه ای الهی اند.
نکات زیر شاید برای سفر به درون مفید باشد.
تفکر یا احساس: برای بیشتر ما، ظاهرا درک ارتباط احساس و رفتار آسان به نظر می رسد، درست است؟ به شما توهین شده است، و شما وارد درگیری فیزیکی می شوید.در یک مهمانی احساس عدم امنیت می کنید و کناره می گیرید. فلان درس را دوست ندارید و بنابر این آن را نمی خوانید. متاسفانه این روش زندگی همه ماست. تحت تاثیر قرار گرفتن. در چنین وضعیتی وقتی واکنش نشان می دهید، غالبا تصمیم عاقلانه ای برای پاسخ به آن موقعیت نگرفته اید. در این حالت به جای انتخابگری و برخورد فعال با موضوع، کاملا منفعلانه ظاهر شده اید و اجازه داده اید تا شرایط بیرونی رفتار شما را کنترل کند و نه شما شرایط بیرونی را.
افکار خود را به چالش بکشید : آموختن تفکیک افکار از احساسات اندکی زما نگیر است. شاید باید به دور از مزاحمتها بنشینید و از خود بپرسید "چرا باید آنگونه رفتار میکردم؟". چه چیزی احساسات شما را تحریک کرد و موجب شد که واکنشی با نتیجه نامطلوب از خود نشان دهید. آنچه که ممکن است شما را شگفت زده کند این است که افکارشما – که در خودآگاه نزدیک نیستند- به احساساتی منتهی می شوند که بروز یک واکنش را به همراه دارند. بنابراین، احساسات شما هر چند واقعیند اما از واقعیات ناشی نشده اند.
 انتخاب با شماست که در هر موقعیت چگونه واکنش عاطفی نشان دهید.
بعنوان مثال،اگر شما احساس میکنید که در هر کاری شکست میخورید. هر بار که فکر می کنید "همیشه شکست میخورم"، از خود بپرسید: "آیا واقعاً من در تمام کارها شکست می خورم؟" و سپس فهرستی از تمام فعالیتهای موفقیت آمیزتان تهیه کنید. خیلی سریع فهرست شما پر می شود، درست است؟ فهرست کارهای انجام شده هر چند کوچک، از تدارک یک میهمانی شام گرفته تا حل یک مشکل کاری که دستیابی به نتیجه را به تعویق انداخته بود، به شما  ثابت میکند که با وجود واقعی بودن احساستان، شکل گیری آن به خاطر برداشت کاملا نادرست بوده است. نکته کلیدی این است که شما موفقیت را، هر چند کوچک، در آغوش بکشید.

 احساسات نه خوب هستند و نه بد:ما بعنوان انسان طیف گسترده ای از عواطف را تجربه میکنیم. متأسفانه، احساسات قوی مانند خشم و عصبانیت به خاطر در هم شکستن ما احساسات بد یا منفی تلقی شده و کاملاً سرکوبشان می کنیم. وقتی فرد سعی می کند احساسات منفی را انکار و یا نفی کند به همان اندازه توانایی خود را در برخورداری از احساسات خوب محدود میکند. فردی بود که در کودکی مورد بی توجهی و بد رفتاری قرار گرفته بود. او سالها به خشم و ناراحتی اش بی توجهی میکرد و کم کم هیچ احساسی نداشت. او از لحاظ ذهنی می دانست در مقابل بعضی تجربه ها ناراحت شدن یک واکنش عادی است. وقتی از او پرسیده شد چرا گریه نمی کند، گفت:" اگر به خودم اجازه گریه کردن بدهم، فکر می کنم هیچ وقت نتوانم متوقفش کنم... من حتما غرق می شوم."

برای آنکه بتوانید به احساسات بعنوان عطیه ای الهی نگاه کنید، از فرد معتمد و مطمئنی کمک بگیرید که بتواند احساسات قوی شما را کشف کند. اگر در مقابله با احساسات ناشی از رویدادهای گذشته مثلا از دست دادن عزیزان، دچار مشکل هستید، از آلبوم عکس برای تلنگر زدن به احساسات مدفون شده تان کمک بگیرید. اگر از کسی به شدت عصبانی هستید، نامه ای به او بنویسید و دلیل عصبانیت خود را بگویید اما نامه را برایش نفرستید. آن را برای کمک به خود برای مقابله با ناراحتی نگه دارید.
لایه های مختلف عواطفتان را کشف کنید: کودکانی که درخانه ای بزرگ می شوند که احساساتشان محترم و معتبر تلقی می شود، معمولاً در هیچ زمانی مشکلی در درک عواطف خود ندارند. اما کودکانی که از بیان صادقانه احساساتشان، با حس گناه و تمسخررو به رو می شوند، در می یابند که بهتر است عواطف خود را خفه  یا پنهان کنند.بزرگسالان برون آمده از چنین خانه هایی در درک عواطفشان دچار مشکلند. وقتی گروه درمانی بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد را هدایت می کردم، کسانی را دیدم که نمی توانستند عنوان مشخصی روی عواطفی که نشان می دادند بگذارند. برای بیشتر ما شناسایی احساسات قوی دشوار نیست. شما می دانید که چه زمانی واقعاً عصبانی هستید. عواطفی مانند خشم معمولاً از چند لایه احساسات متفاوت تشکیل شده اند که ما اغلب آنها را نایده می گیریم؛ مگر آنکه آنها در شرایط انفجاری فوران کنند. برای مثال، شما با دوستتان قرار دارید و او نیامده است. شما کمی ناراحت می شوید؛ او معمولا سروقت میآید، نیم ساعت دیگر صبر می کنید و خبری از دوستتان نیست و گوشی تلفن را هم کسی جواب نمیدهد. حالا نگرانی و ناامیدی به ناراحتی اضافه می شود. دوساعت بعد وقتی او را پیدا کردید، ناامیدانه سعی می کنید وحشت، نگرانی، یاس و ناراحتی خود را آرام کنید و با عصبانیت فریاد می کشید "تا حالا کجا بودی؟ چرا جواب تلفن ات را نمیدهی؟". تمام آنچه او می شنود عصبانیت و احساس شما در آن لحظه است؛ که در واقع مجموعه ای است از تمام عواطفی است که منجر به بروز خشم شده است.
­­­­افکار، حالات و زندگی خود را کنترل کنید: آنچه که ما روزانه در مورد خودمان به خود   می­گوییم در نهایت تجربه ما از دنیا و زندگی­مان را شکل می دهد. از دست دادن موفقیتهای کوچک با بی خیالی و گفتن "چیز مهمی نبود" در طول روز روی هم انباشته می شود و بالاخره به عادتی در زندگی تبدیل می گردد. داشتن افکار منفی در مورد خودتان، دنیا و نیز آینده، در ایجاد اختلالات بالینی نظیر افسردگی نقش دارد. درمان و دارو ممکن است افسردگی را مداوا کند، اما دانستن مدیریت فکر و بهبود خُلقی از طریق تفکر منطقی، ابزاری است که در طول زندگی یاریتان خواهد کرد.
 به احساسات خود اعتمادکنید.

عواطف به زندگی ارزش می دهند. به محض آنکه درمی یابید چگونه افکار شما بر خلق و خویتان، و خلق شما بر رفتارتان اثر می گذارد، روشهای کاملاً جدیدی برای نگریستن و تجربه دنیای اطرافتان خواهید جست.

 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۲:۴۲
محرمعلی حسن پور