payammoshaver

سلام به همگی

payammoshaver

سلام به همگی

آخرین مطالب

دوره متوسطه دارای 6 رشته می باشد که نحوه ورود به هر کدام متفاوت است

1- ریاضی فیزیک

2- علوم تجربی

3- علوم انسانی

4- علوم و معارف اسلامی

5- فنی و حرفه ای

6- کاردانش


ملاک های هدایت تحصیلی :

الف) نمرات دوره راهنمایی تحصیلی و پایه اول متوسطه ی دانش آموز برابر نمون برگ شماره(1) هدایت تحصیلی به میزان(50 امتیاز)

ب) نظر مشاور بر اساس بررسیهای مشاوره ای به میزان (50 امتیاز)


ضوابط درسی مربوط بط به نمرات درسی رشته ها و شاخه های مختلف:

1) رشته ریاضی فیزیک: مجموع سه نمره پذیرفته شده خرداد یا شهریور هر از درسهای ریاضی و علوم تجربی در سه پایه ی دوره راهنمایی تحصیلی، بدون ضریب کمتر از از 30 نباشد.

نمره درس ریاضی (1) در دوره متوسطه حداقل 12 باشد و درس فیزیک را با موفقیت (کسب حداقل نمره 10 ) گذرانده باشد.

مجموع نمرات درسهای مرتبط با رشته در دوره راهنمایی و اول متوسطه حداقل 96 باشد یا به عبارتی معدل درسهای مرتبط با رشته کمتر از 12 نباشد.

2) رشته علوم تجربی: مجموع سه نمره پذیرفته شده خرداد یا شهریور هر از درسهای ریاضی و علوم تجربی در سه پایه ی دوره راهنمایی تحصیلی، بدون ضریب کمتر از از 30 نباشد.

نمره درس ریاضی (1) ، شیمی(1) و آزمایشگاه و علوم زیست و بهداشت در دوره متوسطه را با موفقیت(کسب نمره حداقل10) گذرانده و در یکی از دروس مذکور نمره 12 اخذ کرده باشد.

مجموع نمرات درسهای مرتبط با رشته در دوره راهنمایی و اول متوسطه حداقل 108 باشد یا به عبارتی معدل درسهای مرتبط با رشته کمتر از 12 نباشد.

3) رشته ادبیات و علوم انسانی: مجموع سه نمره پذیرفته شده خرداد یا شهریور هر از درسهای ادبیات فارسی(معدل درسهای فارسی،دستور،املاء و انشاء) و عربی در سه پایه ی دوره راهنمایی تحصیلی، بدون ضریب کمتر از از 30 نباشد.

در درسهای ادبیات فارسی(1)،زبان فارسی(1)،عربی(1) و مطالعات اجتماعی پایه اول متوسطه نمره حداقل 10 را کسب کرده باشد و نمره درس ادبیات(معدل دروس ادبیات فارسی و زبان فارسی) حداقل 12 باشد.

مجموع نمرات درسهای مرتبط با رشته در دوره راهنمایی و اول متوسطه حداقل 108 باشد یا به عبارتی معدل درسهای مرتبط با رشته کمتر از 12 نباشد.

4)رشته علوم و معارف اسلامی: مجموع سه نمره پذیرفته شده خرداد یا شهریور هر از درسهای ادبیات فارسی(معدل درسهای فارسی،دستور،املاء و انشاء) و عربی در سه پایه ی دوره راهنمایی تحصیلی، بدون ضریب کمتر از از 30 نباشد.

در درسهای ادبیات فارسی(1)،زبان فارسی(1)،(که معدل آنها به عنوان درس ادبیات در نمون برگ ثبت میشود)عربی(1) و دین و زندگی(1) پایه اول متوسطه نمره حداقل 10 را کسب کرده باشد و در یکی از دو درس عربی(1) یا دین و زندگی(1) نمره 12 اخذ کرده باشد.

مجموع نمرات درسهای مرتبط با رشته در دوره راهنمایی و اول متوسطه حداقل 108 باشد یا به عبارتی معدل درسهای مرتبط با رشته کمتر از 12 نباشد.

5)شاخه فنی و حرفه ای: مجموع سه نمره پذیرفته شده خرداد یا شهریور هر از درسهای ریاضی و علوم تجربی و حرفه و فن در سه پایه ی دوره راهنمایی تحصیلی، بدون ضریب کمتر از از 30 نباشد.

در دوره متوسطه در درس ریاضی(1)نمره حداقل 10 و از درس کارگاه خود اتکایی نمره حداقل 12 کسب کرده باشد. چنان چه نمره درس کارگاه خود اتکایی کمتر از 12 باشد در هدایت تحصیلی منظور نمیشود.

مجموع نمرات درسهای مرتبط با شاخه در دوره راهنمایی و اول متوسطه حداقل 132 باشد و در صورت عدم انتخاب یا حذف درس کارگاه خوداتکایی حداقل 120 باشد.  یا به عبارتی معدل درسهای مرتبط با رشته کمتر از 12 نباشد.

6)شاخه کاردانش: مجموع سه نمره پذیرفته شده خرداد یا شهریور هر از درسهای حرفه و فن و هنر در سه پایه ی دوره راهنمایی تحصیلی، بدون ضریب کمتر از از 30 نباشد.

در دوره متوسطه در درس کارگاه خوداتکایی نمره حداقل 10 را کسب کرده باشد. چنان چه نمره درس کارگاه خود اتکایی کمتر از  10  باشد در هدایت تحصیلی منظور نمیشود.

مجموع نمرات درسهای مرتبط با شاخه در دوره راهنمایی و اول متوسطه در صورت انتخاب درس کارگاه خوداتکایی حداقل 70 در صورت عدم انتخاب یا حذف درس کارگاه خوداتکایی حداقل 60 باشد.  یا به عبارتی معدل درسهای مرتبط با رشته کمتر از 10 نباشد.

دانش آموزان برای ورود به برخی از رشته های مهارتی در شاخه کاردانش علاوه بر احراز شرایط فوق الذکر باید ضوابط خاص رشته(در محدوده پایه اول) را که معاونت آموزش متوسطه تعیین میکند کسب کند.

بررسیهای مشاوره ای مندرج در بند ب ماده108 به شرح زیر می باشد:

1- نظر اولیای دانش آموز                                         5 امتیاز

2- نظر دانش آموز                                                  5 امتیاز

3- نظر معلمان درسهای مربوطه                                10 امتیاز

4- نتایج آزمونهای رغبت و استعداد                             20 امتیاز

5- نظر مشاور بر اساس بررسی پرونده تربیتی-تحصیلی    10 امتیاز


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۵ ، ۱۲:۱۱
محرمعلی حسن پور

دانش آموزان معمولا در زمان انتخاب رشته فقط با چند رشته شاخص هر شاخه تحصیلی آشنای جزیی دارند و این عامل بزرگترین ضعف و مشکل را در آینده تحصیلی رقم میزند که نمونه بارز آن تغییر رشته در پایه های بعدی و نیز نارضایتی شغلی در آینده مباشد که هر کدام عواقب زیان باری را متحمل فرد و جامعه می سازد.از آنجایی که شناخت و آشنایی کامل با رشته ها می تواند بهترین انتخاب را در زمان انتخاب رشته برای دانش آموزان در پی داشته باشد ، فلذا جهت سهولت این امر منابعی را برای دانش آموزان معرفی می کنیم تا در زمان انتخاب رشته با آگاهی لازم ، سرنوشت تحصیلی شان را رقم بزنند. در این میان می توان به منابع زیر اشاره کرد:




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۴۲
محرمعلی حسن پور

ماده 112: تغییر شاخه یا رشته :  

دانش آموزی که در پایه دوم به تحصیل اشتغال دارد چنانچه متقاضی تغییر شاخه یا رشته باشد (اعم از اینکه شرایط رشته مورد تقاضا را در نمون برگ شماره یک هدایت تحصیلی     کسب کرده یا نکرده باشد) بانظر مشاور و رعایت موار دذیل می‏تواند درپایه سوم به شاخه یا رشته دلخواه هدایت شود.

 1-112- دانش‏ آموزی که متقاضی تغییر رشته به رشته‏ های شاخه نظری است باید در خرداد یا شهریورماه پایه دوم در امتحان تغییر رشته درسهای تخصصی پایه دوم رشته جدید (صرفاً درسهائی که پیش‏ نیاز درسهای پایه سوم رشته جدید هستند) شرکت کند و چنانچه از کلّیّه درسهای مذکور نمره قبولی کسب کند با تغییر رشته وی موافقت می‏شود.

2-112- تغییر رشته دانش‏ آموزان شاخه‏ های نظری یا کاردانش به رشته‏ های شاخه فنّی و حرفه‏ای و یا تغییر رشته در همان شاخه، منوط به توفیق در امتحانات کلّیّه درسهای اختصاصی پایه  دوم رشته جدید در خرداد یا شهریورماه همان سال با در نظر گرفتن ظرفیت پذیرش در رشته‏ هایی می‏باشد که اسامی آن از سوی معاونت آموزشی اعلام خواهد شد.

3-112- تغییرشاخه یا رشته از سایر شاخه‏ ها و رشته‏ ها به رشته‏ های مهارتی شاخه کاردانش بلامانع است و در مواردی که دانش‏ آموز بخواهد در واحدهای آموزشی کاردانش دولتی تحت پوشش آموزش و پرورش ادامه تحصیل دهد به لحاظ رعایت ظرفیت رشته‏ های مهارتی موافقت اداره آموزش و پرورش منطقه نیز الزامی است.

4-112- زمان تغییر شاخه یا رشته در دوره روزانه حدّاکثر تا پایان شهریورماه پایه دوم می‏باشد و دانش‏ آموز موظّف است حدّاکثر تا دو هفته قبل از شروع امتحانات خرداد یا شهریورماه تقاضای کتبی خود را به مدیر واحد آموزشی تحویل دهد تا نسبت به انجام مراحل تغییر رشته اقدام شود.

 تذکر- دانش ‏آموز متقاضی تغییر رشته می‏تواند درسهای امتحان تغییر رشته را حدّاکثر در دو مرحله خرداد و شهریورماه پایه دوم امتحان دهد.

 5-112- شرکت دانش‏ آموز در امتحان درسهای تغییر رشته همراه با امتحان درسهای پایه دوم رشته اولیّه وی بلامانع است. نمره درسهای امتحان تغییر رشته همانند درسهای    غیرحضوری محاسبه می‏شود و چنانچه دانش ‏آموز در امتحان کلّیّه درسهای تغییر رشته       نمره قبولی کسب کند و تغییر رشته دهد نمرات درسهای مذکور از وی پذیرفته می‏شود و    صرفاً در معدّل کلّ دانش‏ آموز در رشته جدید منظور خواهدشد. 

6-112- هزینه امتحان درسهای تغییر رشته معادل با تعرفه امتحانات داوطلبان آزاد از دانش ‏آموز دریافت می‏شود.

7-112- درسهای گذرانده شده دانش‏ آموزی که باتقاضای تغییر شاخه یا رشته وی موافقت می‏شود با درسهای رشته جدید مطابقت داده می‏شود و درسهای مازاد در سقف مجاز بعنوان درسهای انتخابی (و درسهای اختیاری در شاخه کاردانش) پذیرفته می‏شود و دانش‏ آموز موظّف است سایر درسهای عمومی و اختصاصی پایه دوم رشته جدید را که نگذرانده است با رعایت سایر ضوابط انتخاب کند و بگذراند.

 تبصره - درسهائی که از نظر محتوا با درسهای رشته جدید تطبیق دارد براساس‏ جدولی که از سوی سازمان پژوهش و برنامه ‏ریزی آموزشی تهیه و ابلاغ می‏شود به جای درسهای رشته   جدید پذیرفته می‏شود.

تغییر رشته در سال چهارم متوسطه:
تغییر رشته در سال چهارم برای دارندگان مدرک دیپلم در شاخه نظری،فنی و حرفه ای ، کاردانش و همچنین شاغلین به تحصیل در سال چهارم (دوره ی پیش دانشگاهی) بر اساس ماده ی 36 آیین نامه ی دوره ی پیش دانشگاهی به شرح ذیل انجام می شود:
ماده 36 : ورود افراد به رشته ی پیش دانشگاهی
غیر متناظر با دیپلم و یا تغییر رشته در این دوره منوط به شرکت فرد متقاضی در امتحان تغییر رشته برابر جدول ذیل خواهد بود. در این صورت نمره قبولی دروس مشترک بین رشته ی جدید و رشته ی قبلی برای متقاضیان تغییر رشته در دوره پیش دانشگاهی پذیرفته می شود. امتحان تغییر رشته هر سال یک بار و در تابستان به صورت نهایی و برابر دستورالعمل معاونت آموزشی برگزار می شود.
تبصره 1 : شرکت متقاضیان در امتحان تغییر رشته هم زمان با امتحان نهایی در پایان نیمسال (دی ماه) و با موافقت اداره آموزش و پرورش منطقه/ناحیه/شهرستان بلامانع است.
تبصره 2 : متقاضیان ثبت نام در دوره ی پیش دانشگاهی به شیوه داوطلب آزاد از شرکت در امتحان تغییر رشته معاف خواهند بود.

66
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۲:۵۵
محرمعلی حسن پور



رهبرم اخم کند،قایقی خواهم ساخت

خواهم انداخت به دریای دل اربابم

قایق از خشم پر است،و دل از نفرت تکفیری ها

قصه ی فهمیده،باز تکرار کنم؟؟

نه دگر این بار دعوا،به سر سربند نیست

همه سربندها،نام یافاطمه است

نشود تکرار باز عاشورا،خیمه ها اینبار جایشان امن است

علم عباس هم،دست نیکوی گل سرسبد فاطمه است

رهبرم خامنه ایست،رهبرم سید و اولاد علی است

رهبرم اخم کند،به خدا مادرتان داغ شما می بینند

حاج همت رفته،کاظمی دیگر نیست

پدر موشک ایران هم رفت،لیک از عالم غیب

باز با ما هستند‌،حاج قاسم هم هست

که سلیمانی کرد،همه دنیا را فتح

همه ی ما هستیم‌‌‌،کور خواندید اگر

باز هم فکر کنید،که علی تنهاست

نامه های بیعت با مسلم،همه اش ایرانیست

همه با خون خود امضا کردیم،خاک پای پسر زهراییم

باز دنیا انگار،تشنه ی خون شده است

هوس رویش لاله کرده،دور تا دور ضریح عباس

خون شیعه ز گرفتاری تن خسته شده

وقت آنست که آزاد شود از رگها

رهبرم اخم نکن،به خدا اذن دهی

 شیعه با خون خودش میشوید

 همه ی لشکر کفر،اینبار نه هفتاد و دو تن

 که هفتاد و دو میلیون هستیم بفدایت آقا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۹:۱۶
محرمعلی حسن پور

انتخاب رشته مناسب متاثر از چه عواملی است؟




                                             علاقه و رغبتهای تحصیلی دانش آموز
                                             مهارتها ، توانائیها و استعدادهای ذهنی دانش آموز
شناخت ویژگیهای فردی          خصوصیات جسمی ، ذهنی و اجتماعی دانش آموز( ویژگیهای شخصیتی)
        دانش آموز                       توانائیهای روحی و جسمانی دانش آموز( جنسیت و شرایط جسمانی)
                                              شناخت دقیق دانش آموز از خود (استعدادها ، علایق ، آرزوها ، توانائیها)



                                        خانواده : محیط زندگی و خانواده نقش مهمی در زندگی افراد دارند.
عوامل محیطی موثر
    در زندگی
                      شرایط اجتماعی : نیاز جامعه به مشاغل مختلف با گذر زمان در حال        
                                          نوسان است.                                                                   




                                      جذابیت رشته انتخابی هنگام تحصیل
 ویژگیهای رشته             جذابیت رشته انتخابی در شغل آینده
                                      شکل نظام ،  مقاطع و شرایط ادامه تحصیل در رشته انتخابی
   




مهارتها، توانائیها          آشنایی دانش آموز با رشته های تحصیلی
و قدرت علمی            توجه دانش آموز به استعداد علمی نسبی خود
فرد در دروس              توجه دانش آموز به عوامل فردی و درونی خود
متناسب                    توجه دانش آموز به استعداد و توانایی علمی خود به لحاظ میزان                                
                                  میزان درک ، فهم وی از دروس رشته انتخابی                                              
 




«موفق نمی شوید مگر از کاری که میکنید یا رشته ای که در آن تحصیل می کنید،  لذت ببرید.»

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۴:۰۸
محرمعلی حسن پور



خار در دیده ی فرصت مشکن                 کار امروز به فردا مفکن
                                                                                               جامی

اهمالکاری به تعویق انداختن انجام کار یا وظیفه ای مشخص وضروری است. هر چند این تعریف بیانگر احساسات آغازگر این کار نیست. برای اغلب ما، کلمه ی اهمالکاری یادآور تجربه های قبلی است؛ وقتی احساس گناه، تنبلی، عدم شایستگی، اضطراب یا حماقت یا ترکیبی از این احساسات را داشتیم. این احساسات در ارزش گذاری ما نسبت به خودمان نقش دارند: شما احساس میکنید که اگر کاری را به تعویق بیندازید، آدم بدی هستید. برای درک و رفع اهمالکاری، باید به بررسی موقعیتهای مشکل آفرین بپردازید. ابتدا، مشخص کنید آیا دلیل امروز و فردا کردن شما، ضعف در مدیریت زمان است؛ و اگر چنین است، مهارتهای مدیریت زمان را بیاموزید. هر چند، اگر مدیریت زمان را بلد باشید اما آنها را به کار نبندید ، با مشکل جدیتری روبه رو می شوید. اگر مسئله این است، فکر کنید
که چه چیزی شما را از انجام کاری که میدانید مفید است بازمیدارد. اگر در این مسیر احتیاج به کمک دارید یک مشاور متخصص را ملاقات کنید. بسیاری از افراد به دلایل زیر کارها را به تعویق می اندازند:

1- عدم علاقه: احتمالا شروع کاری که برای شخص شما مناسب و معنادار نباشد، سخت است.
2- پذیرش اهداف دیگران: اگر کاری به شما تحمیل یا واگذار شده و ارتباطی با علایق شما نداشته باشد، ممکن است برای وقت گذاشتن و انجام آن بی میل باشید.
3- ایده آل گرایی: تلاش برای کسب نتیجه ای با استانداردهای غیرقابل دستیابی، شما را برای ادامه آن بی انگیزه میکند. به یاد داشته باشید بهترین بودن یا رسیدن به حداعلی اغلب غیرقابل دسترس است.
4- مهرطلبی یا نیاز به تایید: اغلب افراد به تعریف دیگران از خودشان اهمیت می دهند. اما وقتی پاسخ دیگران به کار شما، تحت کنترل مستقیم شما نیست، ارزش بیش از حد قائل شدن برای این پاسخها میتواند نوعی اضطراب ایجاد کند و با دستیابی به نتیجه تداخل پیدا کند.
5-ابهام: حتی اگر پیش ازین کارهای مشابهی را انجام داده باشید، درصورت عدم اطمینان از نتیجه مورد انتظار در کار، شروع آن میتواند سخت باشد.

6- ترس از ابهام: اگر می خواهید در یک حوزه ی جدید ریسک کنید، راهی برای شناخت نتیجه مورد نظر وجود ندارد. چنین نتیجه ی نامطمئنی میتواند مانعی برای شروع باشد پس چندان دنبال قطعیت نباشید و تحملتان نسبت به ابهام و عدم قطعیت را بالا ببرید.

7- عدم مهارت در انجام کار: عدم آموزش، مهارت، یا قابلیت ممکن است باعث شود شما حس کنید نمیتوانید از عهده کار برآیید و لذا از انجام آن اجتناب کنید.

بعد از تایید اهمالکاری، به شناسایی موانع احساسی (گناه،اضطراب، احساس عدم کفایت) و بررسی دلایل زیربنایی، بپردازید تا از افکار و باورهای خود که موجب اهمالکاری میشود، آگاه شوید.مثالهای زیر را در نظر بگیرید:
1-    آیا شما وظایفتان راکه نادیده می گیرید، انگار خود به خود از بین می رود؟ امتحان میان ترم کلاس شیمی شما بخار نمیشود حالا هر چقدر هم که شما آن را نادیده بگیرید.

 2- یا شما ملزومات کار را دست کم میگیرید یا قابلیتهای خود را بیش از حد دست بالا میگیرید؟ آیا به خودتان میگویید که مفهوم را یاد گرفته اید و فقط به 1 ساعت زمان برای حل مسایل فیزیک نیاز دارید در حالی که معمولا 6 ساعت زمان می برد؟

3-  آیا خودتان را گول میزنید که یک اجرای متوسط یا استانداردهای پایین هم قابل قبول است؟ برای مثال، اگر شما خودتان را با این باور که نمره 10 برای پاس شدن کافی است گول می زنید، احتمالا از تلاش بیشتر برای خواندن بیشتر و بهبود معد ل اجتناب میکنید و لذا ممکن است مشروط شوید. این نوع از اجتناب میتواند شما را از انتخابهای آگاهانه درباره ی اهداف مهم زندگی تان باز دارد و مجبور به انتخابهایی کند که دوست ندارید.

4- آیا با جایگزین کردن یک کار باارزش به جای وظیفه مورد انتظار خود را گول میزنید؟ فرض کنید شما به جای نوشتن
مقاله ی خود، اتاقتان را تمیز میکنید. ارزش یک اتاق تمیز بالا است اما اگر هنگامی ارزش پیدا میکند که پای نوشتن یک مقاله از آن طرف در میان باشد، شما در حال به تعویق انداختن هستید.

5-  آیا شما فکر می کنید تاخیرهای کوچک بی ضرر هستند؟ مثلاً نوشتن مقاله را عقب می اندازید تا 5 دقیقه برنامه مورد علاقه تان را ببینید. اگر شما بعد از 5 دقیقه سراغ مقاله نروید، احتمالا تمام عصر را تلویزیون می بینید و کاری از پیش نمی برید

6- آیا شما بیشتر از انجام یک کار به نمایش برای تعهد به آن مشغولید؟ مثلا، کتابهایتان را با خود به تعطیلات می برید اما آنها را هرگز باز نمی کنید یا شاید دعوت به مهمانی لذتبخش را رد می کنید اما همچنان کار را انجام نمی دهید. در این حالت، همیشه در آمادگی بی فایده برای انجام کار می مانید، بدون اینکه کاری انجام دهید.

7- آیا شما فقط در انجام بخشی از کار پشتکار دارید؟ مثلاً نوشتن و پاکنویس کردن پاراگراف مقدمه مقاله و رها کردن قسمت اصلی و نتیجه گیری آن مقدمه مهم است اما نه به قیمت خود پروژه.

8- آیا شما در تصمیم گیری بین دو راه انتخابی فلج می شوید؟ مثلاً بیش از حد وقت گذاشتن برای تصمیم گیری بین دو موضوع مقاله، آنقدر که وقت کافی برای نوشتن خود آن نماند.

اگر برخی از مثالهای فوق، برایتان آشنا است، احتمالا برای غلبه بر این مشکل آماده هستید. در ادامه لیستی از مراحل مفید برای رفع مشکل آمده است.
الف) موارد بالا را بخوانید و مواردی که درباره شما مصداق دارد را بنویسید.
ب) تصمیمهای صادقانه درباره ی وظایفتان بگیرید. اگر می خواهید حداقل زمان و تلاش را برای انجام کاری صرف کنید، به آن اعتراف کنید. اجازه ندهید احساس گناه مداخله کند. پیامد هرگونه کم کاری در یک پروژه را بسنجید و میزان زمان بهینه برای انجام آن کار را مشخص کنید. با این کار دلایل عمدی اهمالکاری خود را می شناسید. اگر ناخودآگاه از انجام کاری اجتناب می کنید، پیش خود اعتراف کنید که شما هدف خاصی را مدنظر دارید و مسئولیتها را قبول کنید تا به هدف برسید.
پ) سعی کنید درک درستی از ملزومات به اتمام رسیدن یک کار در زمانی معین به دست آورید.
ت) فعالیتهایی که فقط حس تعهد شما را نمایش میدهد را از فعالیتهایی که واقعا منجر به اتمام کار میشود، متمایز کنید. به هر بخش از کار فقط زمان لازم را اختصاص دهید. یک نگاه کلی به همه پروژه بیاندازید و همه قدمهای لازم برای دستیابی به نتیجه را مجسم کنید. آنها را یادداشت کنید. اولویتبندی کنید. بعدا، اگر نیاز بود آن را مجدداً مرتب کرده و یا در مراحل دیگری به آن اضافه کنید.

هر چه کارها بزرگتر باشد تنظیم یک برنامه ریزی مؤثر که از آن پیروی کنید سختتر است. گامهای زیر می توانند یاری گر باشند:
1) کار را قسمت بندی کنید. شاید انجام کل کار به نظر غیرممکن بیاید؛ اما بخش های کوچکتر بیش تر قابل مدیریت هستند. کار را به مراحل کوچک تقسیم کنید.
2) مراحل کوچک را در یک چارچوب منطقی زمانی مرتب کنید. "منطقی بودن" کلمه ی کلیدی است. شما باید به هر بخش وقت کافی اختصاص دهید. خودتان را فریب ندهید و فکر نکنید می توانید بیش از آنچه در توان یک انسان است کار انجام دهید.
3) بدانید که همه ی ما به صورت دوره ای به تنوع و آرامش نیاز داریم. به خودتان برای کارهای انجام شده جایزه، آرامش و احساس سربلندی بدهید. این امر کمک خواهد کرد تا احساس بی میلی کمتری از کار و وظیفه ی محوله بکنید.
3) پیشرفت مراحل کوچک را پیگیری کنید. مراقب دامهایی که پیش از این مطرح شد، باشید. مشکلات را زود تشخیص داده و برای حل آنها سریعاً چاره ای بیندیشید. برای شکل دادن یک تصویر کلی به مسیر، قسمتها و نیز چگونگی در کنار هم قرارگرفتن آنها توجه کنید. در صورت لزوم، مجدداً تعهدات زمانی را ارزیابی کنید.

4) در انتظاراتی که از خود دارید واقع بین باشید. توقعات کمالگرایانه ممکن است باعث سرپیچی شما و خراب کردن
پیشرفتتان شود.
5) تحمل تان را نسبت به تجربه هیجانات منفی بالا ببرید. اگر از پرداختن به انجام وظایف تان طفره می روید چون وقتی که می خواهید به سراغش بروید حالتان بد می شود و دچار احساس اضطراب، غم یا احساس تنهایی و ناامیدی می شوید، بدانید که این احساسات موقتی هستند و مدت کوتاهی پس از شروع به کار، از بین خواهند رفت. پس آگاهانه از این احساسات استقبال کنید و درباره آنها قضاوت نکنید مثلا نگویید "من احساس ناامیدی می کنم و تحمل این احساس غیر ممکن است". به جای آن به خودتان بگویید که "من احساس ناامیدی می کنم و تحمل این احساس قدری سخت است ولی من با تمام وجود سعی می کنم آن را تحمل کرده و بر آن غلبه کنم و می دانم که به زودی تمام خواهد شد".
6) گاهی اوقات نیز اهمالکاری میتواند نشانه ای از افسردگی باشد. در این صورت حتما از یک روان شناس یا مشاور در مرکز مشاوره کمک بخواهید .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۳۳
محرمعلی حسن پور


سردار سلیمانی

خسته نباشی دلاور

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۰۹
محرمعلی حسن پور

بالاخره انجامش میدهم...
« بالاخره انجامش میدهم» ، «میخواستم نوشتن تکالیفم را شروع کنم ولی یکی از دوستانم سررسید نتوانستم تکالیفم را بنویسم»،«هفته دیگه امتحان دارم و با اینکه برنامه ریزی کرده بودم نتوانستم درست و حسابی درس بخونم» . در فرهنگ لغت ،اهمال کاری را به تعویق انداختن کاری تعریف میکنند که قصد انجام آنرا دارید. مشکل اهمال کاری این است که شما با اینکه عقلتان حکم میکند آن کار را انجام دهید ، ولی کارتان را دائم به تاخیر می اندازید. با اینکه می دانید نیاز دارید این کار را انجام دهید، باز هم دست به کار نمیشوید، چه چیزی باعث می شود شما دست به کار سازنده و مفید نزنید؟
در مورد دلایل اهمال کاری نظرات مختلفی وجود دارد، اما به عقیده برخی روانشماسان سه دلیل عمده برای اهمال کاری ذکر شده است:
1-    اضطراب : در چنین حالتی فکر می کنید اگر دست به کاری بزنید که تا به حال از آن اجتناب کرده اید ، احساس ارزشمندیتان تهدید می شود. به عنوان مثال ، تصور کنید لازم است از دوستتان بخواهید که در انجام تکالیف شما را راهنمایی کند ولی شما چنین کاری را کسر شأن میدانید و به نوعی ایشان را در حد چنین کاری نمیدانید. اگر بخواهید این کار را انجام دهید احساس ارزشمندی شما زیر سؤال می رود. در نتیجه زمان به سرعت میگذرد و و شما هنوز نوشتن تکالیف را شروع نکرده اید.

2-    کم طاقتی : فکر میکنید حال و حوصله و توانایی انجام کارهای یکنواخت ، خسته کننده، مشقت بار، ناکام ساز و احساسات ناخوشایند را ندارید، بنابراین به محض اینکه کار را شروع می کنید حوصله تان سر می رود و دست از کار میکشید. فلسفه زیر بنایی کم طاقتی این است :«نمیتوانم رنج فعلی را برای خاطر گنج آینده تحمل کنم.» برای مثال؛ دوست دارید تناسب اندام پیدا کنی ولی وقتی باشگاه می روید و مجبورید برای ورزش، خواب نوشین صبحگاهی را فراموش کنید ، می بینید کار سختی است و ترجیح می دهید چاقی را تحمل کنید. کم طاقتی فلسفه ای گمراه کننده است زیرا شما را وادار میکند سر خودتان کلاه بگذارید. چون به خیال خودتان با اجتناب از کارها و موقعیت های سخت و چالش برانگیز راحت هستید ، در حالی که در دراز مدت مشکلات حل نشده روی هم جمع می شوند و حل آنها برای شما سخت تر است.

3-    تمرّد : با به تعویق انداختن کارهای مهم و ضروری ، خشم خود را ابراز میکنید. می خواهید با این کار از کسی که دائم به شما دستور میدهد انتقام بگیرید. به عنوان مثال ، والدین تان به شما دستور میدهند که کار خاصی را انجام ندهید اما شما از حرفهای آنها دلخور می شوید و فکر میکنید:«مگر من بچه ام که هر روز به من این نکته را گوشزد میکنید». عمدا این کار را انجام میدهید تا به آنها بفهمانید که لیاقت این جور برخورد را ندارید. کارتان را انجام میدهید و نهایتا علاوه بر اتلاف وقت و دلخوری ااز جهاتی هم متضرر میگردید.

افراد معمولا در دو حوزه کارهایشان را به تعویق می اندازند و از رفتارهای اجتنابی و دلیل تراشی استفاده میکنند . این حوزه ها عبارتند از:

1-  رشد خود
2- حفظ موقعیت فعلی زندگی

رشد خود به معنای تلاش برای دست یابی به اهداف است . مثل تغییر شغل برای بدست آوردن درآمد بیشتر ، برقراری دوستی های جدید و ایجاد یک زندگی سعادتمندانه .
حفظ موقعیت فعلی زندگی ، رفتارهایی را در برمیگیرد که باعث راحتی و آسایش زندگی فعلی میشود مثل انجام کارهای منزل ، پرداخت به موقع قبوض ، جواب دادن به تلفن های ضروری و تعمیر ماشین . رفتارهای اجتنابی و دلیل تراشی ها میتواند باعث افزایش ناکامی و کاهش لذت زندگی تان بشود .
رفتارهای اجتنابی و دلیل تراشی ها به شکلهای زیر خودشان را نشان میدهند:
□ فکر کردن درباره مشکل ، بدون اینکه دست به هیچ کاری بزنید. مثلا «مدت زیادی روی کاناپه دراز میکشید و فکر می کنید که تکالیفتان را انجام دهید.» با خودتان می گویید « قبل از اینکه دست به کار شوم باید حال و حوصله پیدا کنم.» لم دادن روی کاناپه و و فکر کردن به انجام تکالیف هیچ کمکی به شما نمی کند که حال و حوصله پیدا کنید. برای اینکه حال و حوصله پیدا کنید بهتر است دست به کار شوید.
□ تا دقیقه ی نود کار را به تاخیر می اندازید . چرا چنین میکنید؟ چون به خیال خودتان زیر فشار بهتر کار میکنید. برای اینکه بهتر بتوانید ادعای خود را بسنجید، کیفیت کارهایی که در دقیقه نود انجام میدهید با کارهایی که قبل از موعد مقرر انجام داده اید مقایسه کنید. این کار ممکن است مشکل اصلی شما را بر ملا کند، یعنی انجام کار در دقیقه نود حاصلی جز یک کار طاقت فرسای پرفشار و کسل کننده ندارد. کار کردن در زیر فشار زمان یعنی «عجله کردن ، فرصت کافی برای وارسی کار نداشتن ، درست انجام ندادن، نصف و نیمه کار کردن و ...»
□وقتی می گویید :«فردا انجامش میدهم» تلاش میکنید خودتان را متقاعد کنید که واقعا فردا کار را انجام میدهید یا اینکه می خواهید تسلط خود را نشان دهید . در واقع از نظر فرد اهمال کار ، فردا روز بعد نیست بلکه زمان نامعلوم در آینده است. وقتی می گویید :«قول میدم فردا انجامش بدهم» مطمئن باشید که فردا این کار را نخواهید کرد.

□ نوع دیگری از طرز تفکر « فردا انجامش میدهم» این است که عمل آینده را به حل مشکل فعلی وابسته میکنید . مثلا« میخواهید برای پایان ترم یک مقاله ی خیلی خوب بعنوان کار عملی انجام دهید اما در این کار تعلل میکنید ، به این دلیل که میگویید :«بگذار کمی سرم خلوت بشود و امتحانات را پشت سر بگذارم ،آن موقع شروع میکنم.» مشکل فعلی بهانه ای میشود که کار را انجام ندهید. در چنین موقعیتی شما از مشکل خود می ترسید (ترس از انجام تکلیف) و به همین خاطر آن را به تعویق می اندازید.

□ کارهای بی اهمیت قبلی ناگهان در اولویت قرار میگیرند تا کار مشکل را انجام ندهید. مثلا «حوصله ندارم توی یک خانه ی کثیف و به هم ریخته تکلیف انجام دهم . اول خانه را تمیز میکنم ، بعد تکالیفم را انجام میدهم .» اگر قرار نبود تکالیف درسی انجام دهی آیا باز هم تمیز کردن خانه در اولویت قرار می گرفت؟

□اول کارهای لذت بخش را انجام می دهید تا بتوانید برای انجام کارهای سخت روحیه ی لازم را پیدا کنید ولی پس از اینکه شروع کردید ، نمیتوانید دست از انجام کار لذت بخش بدارید و کار سخت را به تعویق می اندازید. مثلا«چرا الان خودم را ناراحت و خسته کنم؟ برای درس خواندن وقت زیادی دارم.» البته شما می توانید کار سخت و کار لذت بخش را در یک روز انجام دهید.

□ دائم گوش به زنگ هستید تا دلیلی موجه برای شروع نکردن کار یا دست از کار کشیدن پیدا کنید مثلا «دوستم زنگ زد فکر کردم کار واجبی دارد به همین خاطر به تلفن جواب دادم ولی حدود نیم ساعت وقتم را گرفت» وقتی که به تلفن جواب دادید ممکن است فعالیت دیگری توجه شما را به خود جلب کند(مثلا تماشای فوتبال از تلویزیون یا خوردن یک لیوان چای) یا ممکن است به خودتان بگویید :«حس و حال اولیه ای که کارم را شروع کردم از دست رفت.» در چنین موقعی خودتان را مجبور کنید تا کار را از سر بگیرید و پس از مدت کوتاهی متوجه خواهید شد که حس و حال شما باز میگردد.
□ ایجاد این تفکر گول زننده که ابتدا باید مقدمات انجام کار را فراهم کنید . مثلا«برای اینکه مقاله بنویسید ، خودتان را به چیدن کتابها و منابع روی میز مشغول میکنید ولی دریغ از نشستن پشت میز و نوشتن . با این حال ، وقتی که مقدمات کار را فراهم کردید با خودتان می گویید:«یک اتاق منظم و مرتب مثل یک ذهن منظم و مرتب است» ، فکر میکنید خسته شده اید و شروع به کار نمیکنید، ولی خودتان را متقاعد کرده اید که کلید آغاز کار را زده اید . به خودتان حق می دهید حالا به کار دیگری بپردازید. چنین افکار گول زننده ای اگر چه باعث راحتی شما می شوند ولی تکالیف شما کماکان نانوشته باقی می ماند.»

□ابتدا با زدن برچسب هایی مثل تنبل، ناامید و کندکار به خودتان ، از انتقادهای دیگران جلوگیری می کنید و بعد به نوعی خودتان را توجیه میکنید مثلا «دست خودم نیست ، نمیتوانم طور دیگری رفتار کنم .» اگر از پشت برچسبی که به خودتان   میز نید بیرون بیائید و شروع به کار کنید ، ممکن است مشکل واقعی را بشناسید. به عنوان مثال مشکل واقعی شما تنبلی نیست بلکه ترس از شکست است.
□ گاهی منتظر می مانید تا انگیزه ی لازم برای کار را بدست بیاورید . خودتان را این گونه مجاب می کنید که اگر انگیزه ی لازم را پیدا کنید ، کار را با سرعت انجام می دهید ، ولی اگر انگیزه یا حال و حوصله نداشته باشید ، نمی توانید دست به کار شوید. روانشناسی در این باره می گوید:« انگیزه قدم اول نیست بلکه انگیزه حاصل کار است. شما مجبورید کار را شروع کنید چه حس و حالش را داشته باشید چه نداشته باشید، بعد از این که کار را شروع کردید انگیزه ی بیشتری پیدا میکنید.»

□ ممکن است به خودتان بگویید :« دنبال دردسر نگرد .» نمی خواهید دوستانتان را با رفتارش روبرو کنید و به او تذکر بدهید ، چون از پیامدهای بعدش می ترسید . مثلا « از دست من عصبانی می شود» . بنابراین ، رفتار جرأتمندانه خود را تنها به خاطر  « یافتن فرصت مناسب» به تاخیر می اندازید. ولی آن لحظه هیچ وقت فرا  نمی رسد مگر اینکه به خودتان بگویید:« بهتر است با صداقت و صراحت با او حرف بزنم.» برخی از افراد ممکن است در اموری اهمال کاری کنند که نه تنها پیامدهای منفی ندارد بلکه مفید و مؤثر باشد. بعضی از این افراد از موفقیت یا لذت واقعی می ترسند یا اینکه خودشان را سزاوار آن نمیدانند. این کار نوعی خود تنبیه گری با تضعیف خود است.


زندگی روزمره خود را مرور کنید و ببینید در چه کارهایی تعلل میکنید ودلیل آن چیست؟





۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۰:۴۳
محرمعلی حسن پور

راهبرد های مطالعه و یادگیری:
روانشناسان یادگیری در طول بیست سال اخیر به پیشرفت های عظیمی دست یافته و به دیدگاههای تازه ای نسبت به مطالعه و یادگیری رسیده است. نظریه ها و روش های جدید یادگیری و مطالعه که عمدتاً از روانشناسی خبر پردازی  سر بر آورده اند. در بسیاری از مواقع مکمل نطریه ها وروش های قدیمی هستند، اما در بعضی موارد با آن ها متفاوت است. بنا بر نظریه های قدیمی خواندن که در روش های مطالعه زیر بنای روش های تند خوانی قرار گرفته، چنین فرض شده است که سرعت مطالعه وابسته به حرکات سریع چشم است، یعنی هر چقدر چشم سرعتر از روی کلمات بگذرد، ذهن نیز سریع تر اطلاعات موجود در کلمات را درک می کند. بر خلاف این نظریه در روان شناسی یادگیری جدید که از یک رویکرد خبرپردازی یا پردازش اطلاعات سر چشمه می گیرد، اینگونه استدلال می شود که عامل مهم در سرعت مطالعه، پردازش اطلاعات در ذهن خواننده است. یعنی هر چه ذهن آدمی اطاعات دریافتی را سریع تر پردازش کند، سرعت درک ولذا سرعت مطالعه او نیز بیشتر خواهد بود. تفاوت های فردی افراد در خواندن به فرآیند پردازش اطلاعات مرکزی وابسته است نه به فرآ یند های حسی پیرامونی.
 روش های یادگیری موثر:
به منظور بهبود فرآیند یادگیری ،روش های متعددی بیان شده اند. برای آشنایی بیشتر شما عزیزان با این روش ها به طور اجمالی به بررسی دو روش موثر به نام های روش پس ختام و مردر میپردازیم.
روش پس ختام:
این روش شامل 6 مرحله وکلمه ی پس ختام از حروف اول این مراحل تشکیل شده که عبارتند از :
 1-پیش خوانی:  به معنای اجمالی به منظور دریافت کلیات موضوع و سازمان دهی کلی مطلب است . در این روش، خواننده قبل از خواندن دقیق، کل مطلب را مرور و بررسی   می کند. 
  2- سوال کردن: برای هر قسمت از کتاب یا هر فصلی که مطالعه میشود ،میتوان پرسش هائی مطرح کرد و با مطالعه ی بیشتر به آن ها پاسخ داد . سوال ها را با کلمات چگونه ، چه کسی چرا ، چه چیز وغیره باید مطرح کرد.
 3ـ خواندن: در این مرحله، کل متن یا کتاب مطالعه می شود و به پرسش های مطرح شده پاسخ داده می شود. سرعت خواندن باید با سادگی یا پیچیدگی متن تناسب داشته باشد.
 4ـ تفکر: اندیشیدن در مورد موضوع مطالعه به آن معنا می دهد و به یاد سپاری آن کمک می کند. به منظور یادگیری بهتر مطالب، از پیش آموخته شده ارتباط داده، نکات اصلی وفرعی را شناسایی کرده وبه یکدیگر پیوند داده و تناقضات موجود در متن را حل کرد. با توجه به آنچه که گفته شد، مهمترین اصل زیربنای تفکر در جریان مطالعه، بسط معنایی است. یعنی شاخ و برگ دادن به مطالب آموخته شده و ایجاد ارتباط بین آنها و آموخته های قبلی که می تواند به یاد سپاری مطالب کمک کند.
 
5ـ از حفظ گفتن: پس از مطالعه هر قسمت، باید مطالب آن توسط خواننده به زبان ساده بازگو شود. این بازگویی مطالب، معلوم می کند که کدام قسمت ها به خوبی یاد گرفته نشده و باید مجدداُ مطالعه شود.
 6ـ مرور کردن: پس از اتمام مظالعه یک کتاب یا مطالب درسی به منظور جلوگیری از فراموشی مطالب باید کل مطلب مرور شود. بهترین راه مرور کردن این است که بدون مراجعه به متن اصلی به پرسش های مطرح شده پاسخ داده شود. در صورتی که خواندن متن، نتواند به پرسش ها پاسخ دهد، لازم است به متن اصلی مراجعه کرده و مجدداُ اقدام به مطالعه قسمت فراموش شده نمایید. پژوهش های مختلفی که در رابطه با تاثیر روش پس ختام در افزایش پیشرفت تحصیلی و بالا بردن کیفیت یادگیری دانش آموزان و دانشجویان انجام شده نشان داده اند که این روش تاثیر زیادی دارد.
 روش مردر:
یکی از روش های مطالعه یادگیری، روش مردر نام دارد. مراحل این روش عبارتند از:
 1ـ حال وهوا: منظور این است که برای مطالعه باید سر حال وآماده یادگیری باشید. بدین منظور سعی کنید با ایجاد حالت آرمیدگی عضلانی بر اضطراب خود غلبه کرده و افکار مثبت را جانشین افکار منفی و شک تردید های بیهوده سازید.
 2ـ درک و فهم: در این مرحله بکوشید تا آنجا که ممکن است، مطالبی را که می خوانید به طور عمیق درک کنید. از میزان درک خود آگاه باشید و مطالبی را که خوب نفهمیده اید، با علامت سؤال مشخص کنید.
3ـ یادآوری: آنچه را که در هر مرحله خوانده و فهمیده اید، به یاد آورید.در این مرحله با استفاده از تخیل، تفسیر و تحلیل مطالب به یادگیری مطلب کمک کنید.
4ـکشف و هضم: در این مرحله مطالبی که در مراحل قبل نفهمیده اید، مراجعه کرده و به یادگیری آنها و کشف ارتباط بین مطالب با یکدیگر بپردازید. مطالب پیچیده را به اجزای ساده تر تجزیه کنید و برای فهم آنها از معلمان، اساتید ومنابع معتبر کمک بگیرید.
 
5ـ بسط و گسترش: مطالبی را که می خوانید به آنچه که قبلا‏ٌ  آموخته اید، ارتباط داده و به آن شاخ و برگ دهید و سؤال هایی نظیر این سؤال ها را از خود بپرسید:
ـ اگر به نویسنده ی مطلب دسترسی داشتید، از او چه سؤال هایی می پرسیدید؟
ـ چگونه می توانید آنچه را که آموخته اید، برای دیگران قابل فهم سازید؟
ـ چگونه می توانید از اطلاعاتی که کسب کرده اید، در عمل استفاده کنید؟
 6ـ مرور وپاسخ دادن: مرور مطالب آموخته شده و پاسخ دادن به سؤال های طرح شده به منظور رفع ابهامات و اشکالات احتمالی، یکی از مهمترین مراحل در تمام روشهای یادگیری است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۰:۲۸
محرمعلی حسن پور